همانگونه که قبلا به اطلاع رسانده بودیم متاسفانه مبالغ قبضهای این دوره آب فداغ ازحدنصاب که هیچ به حدانفجاررسیده است
این سهل انگاریها درحالی اتفاق می افتد که مادرعصراتم وتکنولوژی قرارگرفته ایم!!
واین سهل انگاریها با هیچ مهیاری جوردرنمی آیدوهمیشه هم که نباید گردن سهل انگاری وندانمکاری گذاشت
چون تجربه ثابت نموده است که هیچگاه اینگونه اشتباهات به نفع مشترکین نبوده ونخواهد بود
تاکنون هرگونه اشتباهی !به نفع ادارات برق وتلفن آّب وبه ضررمشترکین بوده است
ما منکراشتباه پیش آمدن نیستیم ولی چراهمیشه به ضررمردم!!!!!
خانمی از فداغ که به اتفاق پسرش دربندرعباس زندگی می کند چگونه باید قبض 5000000ریالی راپرداخت نماید
ویا قبض گلزارشهدا که 6000000ریال آمده با چه مهیاری سنجیده اند؟
آقایان دراداره آب وفاضلاب کمی دقت بفرماینددربندرعباس زمانیکه قبض 2000000ریالی برق به درخانه پیرزنی بردند به محض مشاهده قبض ومبلغ آن پیرزن بیچاره دچارایست قلبی می شود وجان خود رااز دست می دهد
حالا خود دانید از ماگفتن
با سلام.
در مورد قبض آب گلزار شهدا ذکر این نکته فراموش شده که متاسفانه از چهار سال و هفت ماه پیش قبض آب گلزار به هیچ وجه پرداخت نشده!پس تعجبی نداره که الان بعد از این همه مدت چنین قبضی واسش صادر بشه..جهت اطلاع بیشتر میتونید از آقای حسن کارگرمسئول زحمتکش گلزار جریان رو بپرسید.
در مورد قبض پانصد هزار تومنی هم که مربوط به خونه آقای ع.ا.ک می باشد.اینطور که از برادر ایشون پرسیدم از شهریور سال ۸۸ مامور کنتور خوان اعلام کرده که کنتور ایشون خرابه. ولی با سهل انگاری صاحب خونه و البته مسئول نصب کنتور آقای ح.ط کنتورتا ماه قبل نصب نشده. پس طبیعیه که بعد از یکی دوسال وقفه در صدور قبض اب الان چنین قبضی براشون صادر بشه...
جهت اطلاعات بیشتر به برادر صاحب خونه اقای ح.ک مراجعه کنید تا بدونید که مشکل از خود ماست نه اداره آبفا..
موفق باشید
بادرود فراوان تفسیر بر اب بهاه
دیشب شیطا ن را دیدم بسیار نا راحت بود وحق حق میزد گفتم دوست مگر چه شده که اینقدر نا راحتی
مگر باز از جا نب باری تعالی حکمی بر تو صادر شده جواب داد من اطمینان کامل دارم که حق تعالی ضا لم نیست وهر امری با شد به خیر وصلاح میباشد
گفتم پس موضوع چیست جواب داد این مردم واین بشر کا رها هی میکنند که اگر هفتصد هزار سال دیگر بگذر به ذهن من خطور هم نمیکند وهمه هم مینداز ند بگردن من بیچاره وا ژ گون بخت بزودی خواهی شنید که شیطان هم ریق رحمت سر کشید وسکته مغزی کرده گفتم این همه سخنو ری کردی و اصل موضوع را نگفتی
گفت همین اب لوله کشی فداغ میایند سا عت ها شلنگ اب بدست میگیرند وحالا نریز کی بریز بعد هم همانطور که اب تا 200 و300 متری در خیابا ن بهدر میروند شلینگ را میندازند ومیر وند پی کار شان ومو قعی که قبض بر ایشان صادر میشود هی میگو یند بر شیطان لعنت ما که اصلا اب مصرف نمیکنیم وبرای اینکه در اب صر فه جو ئی نما هیم برای نماز خواندن هم تیمم میکنیم نیمیخو اهم تو هم مثل من ناراحت
گفتم والا هر چی بگی کم گفته ای چون خودم یکی از انها هستم گفتم نمیشود حالا بدرگاه الهی التجاه کنی که حا ضری هزار ها بار سجده ادم کنی واز این گرفتاری نجات یابی گفت خودم کردم که لعنت بر خودم باد
چی شد پس؟؟!
بادرود فراوان
بعد از دیدار با دوستم وان همه نا را حتی که داشت شرط انصاف ندیدم که یادی از او نکنم شا ید با خالی کردن عقده های درونش کمی ارامش پیدا کند وبه فرموده شیخنا سعدی علیه الر حمه
دوست ان باشد که گیرد دست دوست .
در پریشان حالی و در ماند گی .
لذا جویای حالش شدم دیدم بهتر که نشده هیچ بد تر هم شده گفت میدانی بیشتر از چه نارا حتم گفتم نه گفت از اینکه ا ین مردم نا حق یقه مرا چسپیده اند گفتم چطور مگر گفت واضح وروشن خداوند فر موده
( فسجدو لا ادم الا ابلیس ابا واستکبر وکان من الکا فرین ) میدانی که سنخیت ما با ابلیس متفا وت است وبا همدیگر فرق میکنیم خداوند در باره ما فر موده
( ان کید شیطان کان ضعیفا ) ما کار های کو چکی انجام مید هیم وضعیف هستیم مخصو صا د ر برابر ادمها واین ادمها هستند که میخواهند سر خدارا هم کلاه بگذارند ( یریدون ان یخا دعون الله ولله یخا دههم ) ویا ( مکرو مکر الله ولله خیر الما کرین ) پس چرا بجای ابلیس یقه مارا چسپیده اند گفتم نا راحت نباش زیرا این از خصو صیات ادم است مگر نشنیده ای که گفته اند
گنه کرد در بلخ اهنگری .
به شوشتر زدند گردن مسگری
بیاه واین همه خودترا ضایع نکن که تا بوده چنین بوده وتا است چنین است