پایگاه خبری واطلاع رسانی(فـــــــــــداغ نـــــــــــــیوز)

fedagn@gemail.comخبری-تحلیلی ازحوادث فداغ وبندرعباس

پایگاه خبری واطلاع رسانی(فـــــــــــداغ نـــــــــــــیوز)

fedagn@gemail.comخبری-تحلیلی ازحوادث فداغ وبندرعباس

نرگس خانم یاآبادانی فداغ؟

 

 

شاید خیلی از شما عزیزان درجریان سفر خانم هنرپیشه معروف نرگس محمدی(ستایش) به بندرعباس قرارگرفته باشیدوشاید به گوشتان رسیده باشد که بلیط دیدن ایشان مبلغ 300000ریال برای هرنفر بوده است 

هزینه کردن این مقدار پول برای دیدن یک لحظه یک نفر چه پیامی می تواند داشته باشد؟حالا ما با

این بلیط فروشیها کاری نداریم اصل سخن ما با تعدادی از عزیزان فداغی خودمان است که دارای اسم ورسم داری نیز می باشند  

این عزیزان گوی سبقت را از همه ربوده اند وبا تقدیم 20000000ریال(دومیلیون تومان)به خانم محمدی این افتخار را به خود داده اند که لحظات شادی را با خانم هنرپیشه در خیابانهای بندر داشته باشند 

ما مخالف معروف شدن نیستیم ولی با چه قیمتی؟ 

امروز فداغ ما درآستانه تبدیل شدن به بخش قرار دارد ولی همه ما می دانیم که هیچ کدام از بسترهای لازم برای بخش شدن درفداغ مهیا نیست 

خیابان آنچنانی نداریم بلوار ومیدان نداریم یک نانوایی درحد استاندارد نداریم کوچه های ما همه قدیمی وفاقد آسفالت می باشد ودر کل چهره فداغ ما به نظر اکثریت مردم زشت ونامطلوب می باشد 

آیا نمی شد این پول خرج آبادانی فداغ نمود؟ 

آیا با یک هنر پیشه بودن به مدت چند دقیقه ارزش دومیلیون دارد؟شاید خیلی از جوانان امروزی بگویند بــــــــــــــــــــــله ولی یک آدم عاقل حتما خواهد گفت نه 

چون با این پولها می شود خیلی کارهای مفید انجام داد 

بله دوستان گرامی طی سفر خانم هنرمند نرگس محمدی که درنقش ستایش ایفای نقش می نمودیکی از فداغیهای خودمان که در فداغ وبندرعباس اسم ورسمی هم پیدا کرده است به خانم محمدی پیشنهاد می دهد که درقبال مبلغ دومیلیون تومان با ماشین شخصی آن فداغی در خیابانهای بندرعباش گشتی بزنند

ما که حسود نیستیم خوش بگذره ولی می شد با این پول به زیبایی فداغ کمک نمود

نظرات 9 + ارسال نظر
ش د ف دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 00:01

سلام واسه اینجود آدما همین بس که اسمشون بین مردم برده بشه
این واسشون افتخار بزرگیه که دیگران ازشون یاد کنن...
باید بدونیم بلد بودن اقتصاد نه به کسب پوله بلکه به اینه که پولایی رو که بدست آوردیمو در په راهی خرج کنیم

فداغی دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:32

واقعا که بی ظرفیتن

جهان پناه دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 13:33 http://........

بادرود میگویند در زمانهای قدیم چو پا نی بود که هر روز صبح گله گوسفندان را بری چرا به صحرا میبرد روزی به زنش گفت که برای امشب خوراک فسنجون تهیه نما ید زن گفت خیلی خوب بعد از رفتن چو پان وانجام کارهای روزانه برای درست کردن فسنجو ن دست بکار شد وبرای در اوردن چند عد د گردو که در کوزه بود دستش را داخل کوزه نمود ولی هر چه کرد نتوانست دستش را از کوزه در اورد وهما نطور نشست تا شب که شو هرش امد با گریه وزاری گفت دیدی چه به سرم امده دستم توی کوزه گیر کرده وبیر ون نمیاد چو پان گفت نا راحت نباش الان تورا سوار خر میکنم و میبرم ده مجاور انجا حکیمی است که چاره ساز است بعد زنش را همانطو ر که دستش در کوزه بود سوار خر کرد وراه افتا دند مقداری که رفتند زن گفت شب شده وممکن است کسی جلو مان بگیرد چوپان گفت کسی جر ئت نمیکند تا 100 نفر هم با شند با این چماق حسابشان میر سم باز مقداری که رفتند زن چو پان گفت شا ید دزدان و راهزنان جلو مان بگیرند چو پان گفت پس این چماق برای چه میخواهم تا 50 نفر هم میزنم باز مقداری که رفتند زن چو پان گفته اش را تکرار کرد چوپان گفت تر سو با این چماق تا 10 نفر را میزنم کسی حر فهای انهارا می شنید وجلو تر از انها رفت پشت تپه ای نشست تا چو پان وزنش رسیدند نهیب زر کور شین چه کاره هستبد زن گفت حالا چکار کنیم چوپان در حالیکه میلرزید به زنش گفت با زنها کاری ندارند منهم میروم زیر شکم خر قا یم میشوم تو هم بگو میرم پیش حکیم برای دستم زن چو پان گفت شاید فهمید که قا یم شده ای چه بگم چوپان گفت بگو این کره خرمان است که با مادرش امده ان شخص که حر فهای انها را می شنید تر که ای در دست داشت امد جلو واز پر سید چه کاره است و کجا میر ود زن با گریه گفت که میرود پیش حکیم بری دستش ان شخص گفت این چیه که زیر شکم خر است زن در جواب گفت این کره خر است که با مادرش امده ان مرد با تر که ای که در دست داشت یک خطی به دور او کشید وگفت کره خر اگر پات از این خط بیرون بگذاری وای به حالت وافسار خر را کشید وانرا به پشت تپه برد بعد از مدتی زن در حالیکه کوزه در جلو ش بود بر گشت وگفت این هم یک حکیم بود ودستم را در اورد ولی ......... چوپان گفت تا جونش در بیاد من هم هی از ایور خط رفتم انور خط واز انور خط هم امدم اینور خط تا خیال نکند من تر سیدم وپام از خط بیرون نگذا شتم

ق ف دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 15:29

کمبود عقل فقط

یه فداغی سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 14:03

آقا جان، مال(پول) خودشه اختیارشو داره هر جور خواست خرج می کنه به کسی هم ربطی نداره.

اا چهارشنبه 11 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:59

وای وای ....

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 14:05

وای ی ی ی ی ی ی ی ی
عجب سوزی هستش این ستایش!!!!!!!!!!!

ن شنبه 14 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 16:04

این جنده نباید بگیره جوان که شو قش همینهاست صیغه که نشده

[ بدون نام ] سه‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 14:19

مدیر محترم سایت! هر نظری که نباید روی سایتتون قرار بگیره. ادب و تربیت کجا رفته که هرچی فحش رو هم در دید مردم می گذارید. حداقل به شخصیت فداغی های دیگر لطمه نزنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد